مناجات با خداوند کریم و توسل به سیدالشهدا علیهالسلام
آمـدم غــرقِ خـطـا؛ رَبَّـنـا یـا رَبَّـنـا سَـیّـدی اِغْــفِـرْ لَـنـا؛ رَبَّـنـا یـا رَبَّـنـا من که یا ربّ آمدم در دل شب آمدم آمـدم بـا صـد رَجـا؛ رَبَّـنـا یـا رَبَّـنـا این تویی معبود من شاهد و مشهود من مـهـربـان مـن خـدا؛ رَبَّـنـا یـا رَبَّـنـا من که بشکسته پرم از همه مُجرمترم حـال میخـوانم تو را؛ رَبَّـنا یا رَبّـنا ای تو سَتّارُالْعُیُوب ای تو غَفّارُالذُّنُوب ای همه لـطف و عـطا؛ رَبَّنا یا ربَّنا یا مُحِبُّ الصّابِرین یا مُحِبُّ الْمُحْسِنین ای هـمه جـود و سخـا؛ رَبَّـنا یا رَبَّنا یـا حَـبـیبَ الْاَتْـقـیـا، یا اِلـهَ الْاَغْـنـیـا یا اَنـیـسَ الْاَصْـفـیـا؛ رَبَّـنـا یـا رَبَّـنـا من غریب و بیکَسَم خسته و دلواپَسَم دیـگـر افـتـادم ز پـا؛ رَبَّـنـا یـا رَبَّـنـا سویت آوردم پناه بگذر از این روسیاه این من و این اِلـْتِـجـا؛ رَبَّـنا یا رَبَّـنا بندۀ بُحرانیات؛ کـرده نافـرمانیات دارد او شـور و نـوا؛ رَبَّـنا یا رَبَّـنـا بنده را مـولا تویی خالـق والا تویی گـویـمت حـمد و ثـنـا؛ ربَّـنا یا رَبَّـنا با همه گمراهیام، در عمل کوتاهیام رفته دل در کـربـلا؛ رَبَّـنـا یـا رَبَّـنـا این من و این چشمِ تر شعله دارم در جگر بـر شـهـیـد نــیـنـوا؛ رَبَّـنـا یـا رَبَّـنـا میرود جانم ز تن بر شهید بیکـفن بر شـهـید سـر جـدا؛ رَبَّـنـا یـا رَبَّـنـا یا مَتین و یا مُبین، یا اَمین و یا مُعین «یاسر» آمد چون گـدا؛ رَبَّنا یا رَبّنا |